وب سایت کتاب سل دانلود پی دی اف کتاب آندرومدا صبا عابدی PDF را برای شما عزیزان آماده کرده است. کتاب *آندرومدا* نوشتهی **صبا عابدی** یک رمان عاشقانه، اجتماعی و پزشکی است که با داستانی پرکشش و شخصیتهای عمیق، خوانندگان را به دنیایی از احساسات و چالشهای زندگی میبرد. این کتاب **۲۵۹۱ صفحه** دارد و روایتگر زندگی **آذر**، دختری تنها و قوی است که برای بهتر شدن اوضاعش تلاش میکند، اما قلب مهربانش اجازه نمیدهد کسی را آزار دهد. برای خرید و دانلود کتاب های بیشتر همراه کتاب سل باشید.
نقد کتاب آندرومدا صبا عابدی
در میان تمام بیماران قلبی که او با آنها سروکار دارد، یکی از آنها به **بیمار دائمی** او تبدیل میشود—مردی که ابتدا با **نفرت** از آذر شروع میکند، اما به مرور زمان، بدون او نمیتواند زندگی کند. رابطهی پیچیدهی این دو، با کشمکشهای احساسی و اتفاقات غیرمنتظره همراه است و خواننده را تا آخرین صفحه درگیر خود نگه میدارد.
بخشی از کتاب آندرومدا صبا عابدی
جوابشو ندادم و خودمو به در نزدیک تر کردم…به مغازه لباس فروشی اون سمت خیابون که تا حالا بهش دقت نکرده بودم نگاه کردم…چند مدل مانتو تن مانکن کرده بود و با دکور قدیمی ویترینشو چیده بود! + خانوم؟! قهری؟ – نه…قهرم نمیاد + پس چرا حرف نمیزنی باهام؟ برگرد چشاتو ببینم! – حرفمم نمیاد! + خیلی خب…درست بشین کمربندتم ببند! تا برگشتم درست بشینم سرم رفت وسط سینش…دستشو برد از پشت سرم کمربندمو کشید و بست..آروم کنار گوشم گفت : بری میمیرم آذر…هیچوقت نرو…خب؟ – برو ، برو عقب…لطفا! عقب کشید…با چشمای مهربونش بهم خیره شد…بازم عسلیاش کاراملی شده بودن…
معرفی کتاب آندرومدا صبا عابدی
لبخند کج خوشگلی بهم زد و گفت : حرفامون مردونه بود…دیدی که کتکشم نزدم! – من چیزی نپرسیدم! + من از چشمات حرفاتو میفهمم…میدونم نگرانشی! – نیستم اما خوشم نمیاد هی بهم میپرین! + مگه خروس جنگی گیر آوردی که بهم بپریم؟! نگاه چپکی به شوخی بی مزش انداختم…ماشین و روشن کرد و از گوشه چشم جدی بهم خیره شد : دفعه آخرت باشه جونتو قسم میخوری…اگه قسم نمیخوردی حسابشو میرسیدم! – واسه همون قسم خوردم که حسابشو نرسی…اون روز به اندازه کافی حسابشو رسیدی…ماشینشو زدی پوکوندی…خوبه یکی بزنه به بنزت بعدم بیاد یه عالمه کتکت بزنه؟ + آره! – آره؟! پس حتما بسپرم به یکی که اینکار و در اسرع وقت انجام بدن!
چرا باید کتاب آندرومدا صبا عابدی خریداری کنیم؟
+ میدونی جای خوبش کجاست؟! – وقتی میای میبینی عه…بنز خوشگلت کج شده! + نه…وقتی کتک خورده میام جلو خونت…در میزنم میگم خانوم..مریض نمیخوای؟! خجالت کشیدم…صورتم داغ شد و گونه هام رنگ گرفت…عقب کشیدم و گوشه صندلی خودمو جمع کردم : خجالتشو! جلوی خونم وایساد…کلافه دستی وسط موهاش کشید و گفت : کاش برمیگشتی کنار خودم…خیالم راحت نیست! شونه ای بالا انداختم و پیاده شدم : بعد پنج شیش ماه تازه یادش افتاده که خیالش راحت نیست! + شما واسه اون قبلنا ببخش! – شب بخیر…دیگه ام نیا بیمارستان…خواهش میکنم…بزار این یکی دوماهی که اینجام به خوبی و خوشی تموم بشه!
رمان آندرومدا صبا عابدی PDF
رمان آندرومدا صبا عابدی
دانلود رایگان رمان آندرومدا صبا عابدی PDF
کتاب صوتی آندرومدا صبا عابدی
قیمت و خرید کتاب آندرومدا صبا عابدی
به این کتاب امتیاز دهید ?
ادامه مطلب