
وب سایت کتاب سل دانلود پی دی اف کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی PDF را برای شما عزیزان آماده کرده است. درسا جامعه شناسی خونده و برای پایان نامه اش، پدرش مجبورش میکنه بره پرستاری یه پیرزن رو بکنه و این درسا خانم از روی اجبار مجبور میشه قبول کنه که این تازه اول ماجرای این رمان است. برای خرید و دانلود کتاب های بیشتر همراه کتاب سل باشید.
نقد کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی
با تو زل زدم به دهن بابا …. ای امام زمان!! ینی…؟! اعتراض کردم… قلع بابا با حیثیت خاصش با خودش گفت… بابا: درسا… چیزی نمیگفتی که بهت بخوره؟! رشته تو جامعه آشناست … با این خیلی راحت می تونی پایان نامه ات را شروع کنی … با حرص گفتم … تو پدری … !!! مراقبت از پیرزن بدخلق چه ربطی به رشته من دارد؟!
بخشی از کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی
مثل اینکه شروین به بوهایی برده ! هر چی بی سیماشونو میگیرم جواب نمیدن ! داداش تورو خدا … ؟ ! چی میگفت این ؟! ترو خدا چی ؟! واه ؟ !! روهام با چند ثانیه مکث بریده بریده همون حرفی رو زد که بعدش غوغایی به پا شد … ! روهام : شلیک … آزاد … !!! هنوز دو ثانیه هم نگذشته بود که صدای شلیک مهیبی اومد ! جیغ کشیدم ! صدای داد و قال مهمونا همراه با شلیک های متداوم سرمو درد میآورد ! عین یه جوجه اردکی که نگرانه مامانشو گم کنه ، د ست روهامو عين ضریح امام رضا چسبیده بودم !! دلم عین سیر و سرکه میجو شید ! مردم جیغ میکشیدن و به این طرف و اون طرف میدوییدن ! بسـاطی شـده بود دیدنی !! حس میکردم وسـط ، میدون جنگیم ! البته خیلیم با میدون جنگ فرق نمیکرد ! بدترم بود !! تو همین گیر و دار دستم توسط روهام کشیده شـد و هر دو پرت شـدیـم کنار درخت بزرگی که اونجا بود ! با شدت روی شکمم پرت شـدم … شکمم تیر شدیدی کشید ! از درد جیغ کشیدم …
معرفی کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی
حداقل میتونستم از یه بچه کوچیک مراقبت کنم پایان نامه من در مورد اصول نگهداری و تربیت بچه بابا وسط صحبت من خیلی شیک و شیک پرید روی پاهاش و با خونسردی گفت… بابا: به هر حال باید خودت را وقف شرایط کن… وقت آن است که مستقل باشی دخترم… و اگر فکر کنی متوجه می شوی که می تواند سوژه خوبی برای فارغ التحصیلی ات باشد. اما بابا… یا با بلند شدن از روی ویلچر کامپیوترم و در حالی که از اتاق میرفت بیرون و گفت…!
چرا باید کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی خریداری کنیم؟
دستشو محکم تر از قبل گرفتم و بلند شـدیـم … ! از باغ اومدیم بیرون و رفتیم سمت ویلا … هنوز داخل نشده بودیم که صدای بی سیم روهام بلند شد ! یه سکته ناقصو زدم ! رفتیم یه گوشه ی خلوت و روهام جواب داد … روهام : بگوشم ! عرشیا : داداش بدبخت شدیم ! روهام : چی شده عرشیا ؟ ! عرشیا : انبار دوربین داره ! اتاقا هم همینطور ! دیر بجنبیم بچه ها از دست رفتن ! اخمای روهام در هم شد و عصبی گفت … روهام : سامان اینا کجان ؟ عر شا : میگم که داداش تو انبارن !
دانلود کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی pdf
دانلود رایگان pdf کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی
خلاصه کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی
دانلود کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی pdf
قیمت کتاب مرد خودخواه من صبا حسینی
به این کتاب امتیاز دهید ?
ادامه مطلب