دانلود پی دی اف کتاب کی صفر دان دلیلو PDF

بخشی از کتاب کی صفر دان دلیلو

سال‌ها بعد در شمال منهتن در تک‌اتاقی اجاره‌ای با آلونک خوابی در طبقۀ بالا زندگی می‌کردم. یک روز عصر پدرم را بر صفحۀ تلویزیون دیدم، کانالی گمنام، با دریافت ضعیف، راس در ژنو، تصویر تقریباً تار، به زبان فرانسوی. یعنی می‌دانستم که پدرم فرانسوی هم می‌داند؟ یعنی مطمئن بودم که این مرد پدرم است؟ در زیرنویس‌ها متوجه شدم که به بوم‌شناسیِ بیکاری هم اشاره کرد. ایستاده تماشا کردم. و حالا آرتیس در این مکانِ دور از ذهن بود، این منظر خیال‌گون بیابانی، کسی که به زودی بدنش فریز می‌شد، کالبدی منجمد در آرامگاهی بسیار عظیم. و بعد از آن، آینده‌ای ورای تخیل و تجسم. فقط خود این کلمات را در نظر بگیرید. زمان، سرنوشت، بخت، جاودانگی. و این است گذشتۀ ساده‌لوحانۀ من، پیشینۀ به چاله درافتادۀ من، لحظاتی که بی‌اختیار در ذهنم جان می‌گیرند، چون متعلق به من‌اند، و ندیدن و احساس نکردنشان محال است، لحظاتی که پنداری از دل تک‌تک دیوارهای اطرافم به بیرون نشت می‌کنند. یک‌بار چهارشنبۀ خاکستر به کلیسا رفتم و در صف ایستادم. به مجسمه‌ها، لوح‌ها، ستون‌ها و پنجره‌ها با شیشه‌های رنگی‌شان نگاه کردم و بعد به طرف نردۀ محراب رفتم و زانو زدم. کشیش پیش آمد و علامت کشید، لکه‌ای از خاکستر مقدس با انگشت شستش بر پیشانی‌ام کشیده شد. تو از خاکی. من کاتولیک نبودم، والدین من کاتولیک نبودند. من نمی‌دانستم ما چه هستیم و چه نیستیم. ما فقط می‌خوردیم و می‌خوابیدیم. کیش و مراممان این بود که مثلاً کت‌وشلوار بابا را به خشک‌شویی ببریم. وقتی او رفت، تصمیم گرفتم تمام فکر و ذهنم را به تصور رها یا نیمه‌رها‌ شدن بسپرم. من و مادرم همدیگر را درک می‌کردیم و به هم اعتماد داشتیم. رفتیم در کوئینز زندگی کنیم؛ در مجموعه‌ای آپارتمانی و مشرف به چشم‌اندازی سرسبز که خودش هیچ باغ و باغچه‌ای نداشت.

معرفی کتاب کی صفر دان دلیلو

کتاب «کی صفر» (Zero K) قصیده‌ای عمیق درباره انسانیت، زندگی و مرگ است که ما را به تفکر درباره موضوعاتی می‌کشاند که معمولاً تمایل به نادیده گرفتن آن‌ها داریم. در این رمان، شخصیت اصلی، **جفری لاکهارت**، پسر **راس لاکهارت**، در مرکز علمی خاصی فعالیت می‌کند که وظیفه‌اش نگهداری از اجساد است. هدف این مرکز این است که تا زمانی که پیشرفت‌های زیست‌پزشکی و فناوری‌های جدید امکان‌پذیر شود، اجساد را به زندگی برگرداند. جفری به شدت با شغل پدرش مخالف است و به دنبال زندگی‌ای است که در آن سرنوشت انسانی را بپذیرد. در حالی که راس با لحنی مصمم از جفری می‌پرسد: «ما بدون اینکه بخواهیم به دنیا می‌آییم. اما آیا باید به همین شکل بمیریم؟ آیا این افتخار انسانی نیست که از پذیرش سرنوشت معینی سر باز بزنیم؟» جفری به زندگی کردن و پذیرش سرنوشت آمیخته به ابهام انسان‌ها متعهد است. این تضاد در دیدگاه‌ها، نمایانگر دو رویکرد متفاوت به زندگی و مرگ است. اختلاف نظر پدر و پسر به نظر تمام نشدنی می‌آید تا اینکه **آرتیس**، همسر دوم راس، به بیماری ناعلاجی مبتلا می‌شود. راس، آشفته و سراسیمه، به دنبال راهی برای هدیه دادن زندگی جاودانه به خود و همسرش می‌گردد. آرتیس که به تدریج پایان زندگی‌اش را پذیرفته، هر روز ضعیف‌تر و رنجورتر می‌شود. در این میان، جفری به دلیل علاقه و احترام نسبت به آرتیس، به مرکز پزشکی می‌آید تا در کنار او باشد. این همنشینی اجباری فرصتی فراهم می‌کند تا جفری و راس به واسطه آرتیس زمان بیشتری را با هم بگذرانند. در سکوت ناشی از نزدیکی مرگ، آن‌ها باورهای یکدیگر را با نگاهی جدید ارزیابی می‌کنند و به تدریج به درک عمیق‌تری از زندگی و مرگ می‌رسند. **«کی صفر»** به ما یادآوری می‌کند که زندگی پر از تضادها و چالش‌هاست و این چالش‌ها می‌توانند ما را به سمت درک عمیق‌تری از انسانیت و سرنوشت هدایت کنند. دلیلو با نثر خاص خود، به بررسی این موضوعات پیچیده می‌پردازد و خواننده را به تفکر درباره انتخاب‌ها و باورهای خود وادار می‌کند. این رمان نه تنها داستانی جذاب و پرتعلیق است، بلکه به ما اجازه می‌دهد تا در دنیای فلسفی و انسانی عمیق‌تری غوطه‌ور شویم.

چرا باید کتاب کی صفر دان دلیلو خریداری کنیم؟

رمان «کی صفر» (Zero K) جدیدترین اثر **دان دلیلو**، نویسنده و نمایشنامه‌نویس آمریکایی، مضمونی فلسفی و روان‌شناسانه دارد و به موضوع **جاودانگی** می‌پردازد. دلیلو، یکی از نویسندگان مطرح پست مدرن آمریکا، توانسته بالغ بر بیست و پنج جایزه معتبر جهانی را از آن خود کند. محتوای آثار او معمولاً شامل موضوعاتی چون جنگ‌های اتمی، عصر دیجیتالی، جنگ سرد، تروریسم بین‌المللی، هنر و پیچیدگی‌های زبانی است. در این رمان، **راس لاکهارت**، سرمایه‌گذار اصلی مجموعه پزشکی دورافتاده‌ای است که کارشان حفظ بدن‌های داوطلبان بیمار تا زمان پیدا شدن درمان مناسب است. **جفری**، پسر راس، با شغل پدرش مخالف است و زندگی بی‌دغدغه را ترجیح می‌دهد. اما وقتی همسر جوان راس، **آرتیس**، دچار بیماری لاعلاجی می‌شود، خانواده را در بحران جدی قرار می‌دهد. راوی داستان، جفری، با رویکردی منفی نسبت به کار پدرش، ماجراها را روایت می‌کند. داستان به نوعی مفهوم زندگی واقعی و ساختگی را مطرح کرده و تقابل میان این دو شیوه زندگی (تکنولوژی و زندگی طبیعی) را برای خواننده به تصویر می‌کشد. زبان اثر کنترل شده، سرد و متناسب با فضاهای آن است. به نظر می‌رسد نویسنده عامدانه و ماهرانه چنین زبانی را به کار گرفته است تا سردی و تلخی دنیای تکنولوژیک و نگاه تلخ راوی را به جریان زندگی مدرن القا کند. دلیلو در این اثر که می‌توان آن را در دسته رمان‌های آخرزمانی جای داد، نگرش خاص خود را به آینده بیان کرده است.