دانلود پی دی اف کتاب بله قربان چشم قربان عزیز نسین PDF

بخشی از کتاب بله قربان چشم قربان عزیز نسین

حسین آقا پشت میزش نشسته بود و ضمن اینکه دفترش را ورق می زد، با خودش غر و غر می کرد:
“مرتیکه پدرسوخته به همه درس اخلاق و دیانت میده ولی خودش اجناس را احتکار می کنه و بازار سیاه راه می اندازه. من بیچاره باید از سر صبح تا عصر جان بکنم و آخر ماه چندقاز حقوق با منت بگیرم ولی این ارباب بی همه چیز یک تلفن میزنه به آنکارا و سی و چهل هزار لیره استفاده می کنه. ناکس معلوم نیست این همه پول را چکار میکنه! توی این مملکت کسی نمونده که پیه این بی ناموس به تنش مالیده نشده باشه…”

معرفی کتاب بله قربان چشم قربان عزیز نسین

**کارخانه سوادآموزی** به تلاش‌های بی‌نتیجه در زمینه آموزش و سوادآموزی می‌پردازد و با زبانی طنزآمیز، ناتوانی‌ها و چالش‌های موجود در این زمینه را به تصویر می‌کشد. در **خارجی‌ها بهتر از ما بلدن**، مقایسه‌ای طنزآمیز بین فرهنگ‌ها و توانایی‌ها انجام می‌شود که به ما یادآوری می‌کند که همیشه نمی‌توان به سادگی به قضاوت پرداخت و باید به تجربیات دیگران نیز توجه کرد. در **اختیار دارید استاد**، رابطه استاد و شاگرد با چاشنی طنز به تصویر کشیده می‌شود و به ما نشان می‌دهد که چگونه این روابط می‌تواند به شکل‌های مختلفی در بیاید. **دریا زیر پایتان است** اشاره به فرصت‌ها و امکاناتی دارد که ممکن است نادیده گرفته شوند و به ما یادآوری می‌کند که باید به اطراف خود توجه کنیم و از فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم. **عاقبت این روزها به کجا خواهد کشید** نگاهی طنزآمیز به آینده دارد و به ما اجازه می‌دهد تا از طریق خنده، به چالش‌های پیش‌رو فکر کنیم. در **آخرین نامه لومومبا**، داستانی تاریخی با چاشنی طنز روایت می‌شود که به ما یادآوری می‌کند که تاریخ نیز می‌تواند به شکل‌های خنده‌داری بازگو شود.

چرا باید کتاب بله قربان چشم قربان عزیز نسین خریداری کنیم؟

**بابا حمزه جودوکار**، ماجرای یک شخصیت جالب و خاص در دنیای ورزش را روایت می‌کند و به ما نشان می‌دهد که چگونه شخصیت‌ها و قهرمانان می‌توانند به موضوعات طنزآمیز تبدیل شوند. **وای داماد جون** داستانی درباره چالش‌های ازدواج و روابط خانوادگی است که با زبانی شیرین و طنزآمیز به بررسی این موضوع می‌پردازد. **گوش هیچکس بدهکار نیست** نقدی بر بی‌توجهی افراد به یکدیگر است و به ما یادآوری می‌کند که در دنیای پرمشغله امروز، باید به همدیگر توجه کنیم. در **مبدل مدیر کل**، طنزی درباره تغییرات ناگهانی در مدیریت وجود دارد که به خوبی نشان‌دهنده ناپایداری‌ها و چالش‌های مدیریتی است. در نهایت، **حلبی زنگ زده** داستانی با نمادهایی از فراموشی و زوال است که به ما یادآوری می‌کند که باید به ارزش‌ها و چیزهای قدیمی توجه کنیم و از آن‌ها درس بگیریم. این مجموعه داستان‌ها با نگاهی طنزآمیز به مسائل اجتماعی و فرهنگی، به خواننده این امکان را می‌دهد که با ابعاد مختلف زندگی آشنا شود و در عین حال از خنده و تفکر لذت ببرد.